Saturday, January 12, 2008
شیشه ها بخار و بارون میگیرن
آدمها چترهاشون و باز میکنن
گریه ابر رو تماشا میکنن
نمی خوان مثل درخت ها تر بشن
از دل قطره ها با خبر بشن
نمی خوان بی حوا خیس آب بشن
زیر بارون بمونن خراب بشن
اما تو چترت رو بستی کبوتر
اما تو چترت رو بستی کبوتر
اما تو چترت رو بستی کبوتر
...
این عکس رو دوست دارم ،شاید چون تو گرفتیش شاید هم زیباست