Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com

Monday, November 26, 2007

 

این روز ها که نه ،همیشه یکی از درگیریهای ذهنیم ، شانس بوده و نقشی که در سرنوشت انسان میتونه بازی کنه ، بی تردید این آپشن شانس رو نمیشه تو زندگی کنار گذاشت وهمه چیز رو هم نمیشه گردنش انداخت ، شاید همون جبر و اختیار باشه که من یکی نتونستم بفهمم ، نه من که خیلی از بزرگون هم ، این نوشته سلمان رو در مورد شانس خوشم اومد
...
مارک اندرسن نوشته مهمی داره در مورد شانس و کارآفرینی و به کتابی اشاره می کنه در مورد شانس و اقبال . را به چهار دسته تقسیم می کنه
- شانس نوع اول: شانس کاملا تصادفی. -
شانس نوع دوم: عنصری بیشتر از شانس اول بهش اضافه شده: "حرکت". کسی که به این شانس می رسه همیشه در حال حرکت و تلاش است. همیشه در حال تجربه و امتحان است. اکثر اوقات این حرکت حتی می تونه بی هدف باشه، اما وجود این عنصر حرکت به شانس کمک می کنه. -
شانس نوع سوم: شامل حال کسی می شه که "ذهن" آماده ای داره. ممکنه یک اتفاق شانسی برای چند نفر به طور همزمان رخ بده، اما تنها اون کسی که پیش زمینه ذهنی آماده تری برای پذیرش داره می تونه از اون موقعیت استفاده کنه. -
شانس نوع چهارم: شانسی کاملا شخصی است. به سراغ شما می آد به دلیل صفات کاملا شخصی که شما دارید.
(نوع زندگی، نوع فعالیتها، و غیره)
...
عکس : کیبل کار ،سانفرانسیسکو (این از کدوم نوع شانس بود ه ؟

Thursday, November 22, 2007

 
وقتی بارون هست ، وقتی طراوت هست ، وقتی دارم عمیق نفس میکشم ،وقتی سبک ام ،وقتی مسافرم و هیجان زده ،وقتی زیبایی هست و من ،بیش از پیش دوست دارم که باشی
خوب یادم مونده روزی که علی اومد دنبالم فرودگاه سانفرانسیسکو و در مسیر برگشت برای خرید توی همون فروشگاهی که مدیرش بود نگه داشت ،خیلی خلوت بود ، من پرسیدم علی اینجا چقدر خلوته و اون گفت اگه باشی روزی که اینجا جشن شکرگذاری است ، صف های کیلومتری صندوق رو میبینی و امروز که
روز شکرگذاریه ،من یاد اون روز ،روز اول سفر ام افتادم
این روزها فکرم متمرکز نمیشه ، خیلی شلوغ شده و این بهونه ای شده برای فرار از بعضی کارها که یکیشون خوندن زبان امه ، تنبلی میکنم
و فاصله
دیگر
تجربه ای بیهوده است

Thursday, November 15, 2007

 
تو یک قدم بذاری
میام به پیشواز تو

Tuesday, November 13, 2007

 
خیلی خستم ،دلم تو این هوا پاییزی کمی پیاده روی شبانه و نشستن توی کافی شاپ مثل استار باکس ویک نوشیدنی گرم می خواد ، برای امشب همین رو می خواستم ، همین هم نیست


Saturday, November 10, 2007

 
برای کشف اقیانوس های جدید , باید شهامت ترک ساحل آرام خود را داشته باشید. این جهان ,جهان تغییر است نه تقدیر
تولستوی

Monday, November 05, 2007

 

دی اچ ال


عکس بالا برای تو چه معنی میتونه داشته باشه ؟برام بنویس یا جوابش رو تو ذهنت نگه دار قبل از اینکه خط پایین تر رو بخونی و بفهمی برای من چه تعبیری داره
این عکس تو یک سایتی هستش که روزی حد اقل سه بار در ده روز گذشته رفتم داخلش برای پیگیری از بسته ای که منتظرش بودم ،حالا همین سایته بهم میگه که بسته ام رسیده همین حوالی و توی ترانزیت یک کشور همسایه است و ممکنه زود به دستم برسه ، همین سایته مدام بهم خبر از نگه داشته شدن بسته پستیم میداد و اینکه چون ایران مقصد این بسته است و اینجا جایی است که تحریم و منزوی است ،پس باید از لحاظ امنیتی هر آنچه به این کشور پست شود باید کاملن چک شود ، همممم چی اومد بر سرمون ،چه کردیم که شایسته اینقدر تحقیر شدیم ،چرا برای هر چیزی باید مدام استرس رو تجربه کنیم ،چرا از بزرگی به این کوچکی رسیدیم
اذیت شدم این چند روز از ناملایمتی ها و حسابی غر زدم ، دیدم به غیر از خانواده ام ،همون دو دوستی که دورتر از شهرم زندگی میکنن رو چقدر هنوز نزدیک خودم میبینم که مشکلم و فقط به اونا میتونم بگم و نه کس دیگر
...
گفتا من آن ترنجم ،کاندر جهان نگنجم/گفتم به از ترنجی ،لیکن به دست نایی
گفتا تو از کجایی ،کاشفته می نمایی/گفتم منم غریبی ،از شهر آشنایی
آلبوم ترنج ،محسن نامجو دستم رسیده ،روزی شونصد بار گوش میکنمش ،دوست دارمش

This page is powered by Blogger. Isn't yours?