Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com

Thursday, March 08, 2007

 
کاش رو طاقچه دلت آینه و شمعدون میشدم
تو دشت ابری چشمهات ، یک قطره بارون میشدم
کاش که میشد یک دشت گل برات لالایی بخونم
یک آسمون نرگس و یاس تو باغ دستات بشونم
...
این روزها یک حال و هوای منحصر به خودم رو دارم ،دوست دارم زیبایی های زندگی رو که میبینم ،بتونم لمس کنم ولی نمیتونم ،دوست دارم شادی مادرم رو از چشمهاش بخونم ولی چشمهاش نمیخنده ،دلم میگیره ولی کاری ازم بر نمیاد،فقط این رو میدونم هیچکس مادر نمیشه ،هیچکس ...روز زن واین همه حواشی ،اعتراض،اسارت ،شجاعت قابل تحسین ،هشتم مارس نمیدونم چرا روز زن شده ،مبارکتون...میم مثل ملاقلی پور،ساده ،زود و ناگهانی ،رفت،شعر بالارو از آخرین فیلمش انتخاب کردم ..،دم دمای عیده ولی من حال و هواش رو ندارم ،بر خلاف همیشه ،چرا؟من عید رو دوست داشتم ولی حالا..انقدر تلخ نیستم که نوشته هام تلخه ،من باید عوض کنم باید تغییر بدم ،من این کار رو میکنم و چشمهای خندان عزیزام رو میبینم و زیبایی ها رو لمس میکنم ،این بایده ،باید





<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?