Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com

Friday, February 09, 2007

 

ساحل آرامش


لباس های ورزشیم رو بپوشم ،امتی پلیر علی رو هم بردارم ،صبح زود یک روز تعطیل و خلوت یا شاید هم آخر شب
ماشین رو بردارم برم پارک لاله ، نزدیک عید شده و هوا دیگه سردی الان رو هم نخواهد داشت و من آرومم
شروع میکنم به دویدن ، آخ این پارک برای من کلی خاطره داره آخه شش ماه اونجا کار عمرانی کردیم
به دویدن ادامه میدم ،کمی عرق میکنم ،فکرش رو بکن هوای نزدیک عیده و نسیمی که این موقع صبح به
صورتت میخوره ،چه حالی داره،کمی که از نفس افتادم ،آروم تر پیاده راه میرم ،من آرومم ،استرس ندارم
به یک ماه قبل کمی فکر میکنم ، چه روزهای پر تنشی بودن ، کلی فشار و استرس تحمل کردم ،لبخندی میزنم
خدا رو شکر میکنم که به خوبی و اونطور که میخواستم ازشون گذر کردم
حیف نیست بهتره کمی نفس عمیق بکشم آخه هوا فوق العاده است
...
حالا دیگه بهار اومده و تعطیلات شده ، ماشین رو برداریم بریم
کجا ؟
ویلای عمه خانوم
میدونی آخه خیلی آرومم ،همه چیز خوب پیش رفت
ویلای عمه خانوم کجاست؟
رامسر
فکرش رو بکن ساعتها میشه تو ساحل نشست و دریا رو تماشا کرد و نسیم دریا صورتت رو نوازش کنه ،من لبخند میزنم و فکر میکنم
اگه خدا بخواد تا دو ماه دیگه یک سفر هیجان انگیز دارم به ینگه دنیا
بازم بگم ؟
آخه من آروم خواهم بود، این روزها به بهترین شکل گذر خواهند کرد
...
آدم می ترسد،خسته می شود،می برد،غمگین می شود،عاشق می شود،
گریه می کند، دردش می گیرد تا ادم باشد،سنگ نباشد،صخره نباشد،چوب نباشد،
حادثه از زنده ماندن است که می آید





<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?