Tuesday, February 12, 2008
من ،همیشه فکر کرده ام روزی خواهد رسید که من قرار بگیرم
سر جایم باشم و آن وقت خواهم توانست روشن باشم ،دقیق باشم
و بستگی خودم را با دوستان به آن نهایت دلپذیر و کمیاب برسانم
سهراب سپهری
Monday, February 04, 2008
هی ،فکر نکنی من جزو اون دسته از آدمهایی ام که بعد از ازدواج فرق کرده ،به قول خودمونی تو تریپه ، نه جانم اگه اینجا داره دیر آپ میشه ، این دو جا کار کردنه و نزدیک عید شدن و شلوغ پلوغی هاشه وگر نه این روزها پر از تجربه ها و جا پا های جدیدی ام که دوست دارم بنویسم .
بلیط تاتر افرا بهمون نرسید ،دوست داشتیم بسی میدیدم این تاتر رو در این سرما ،حیف شد
.
سه دهه گذشت ..از چی؟ از انقلاب ؟ نه بابا ، چند روزیه که وارد دهه چهارم زندگیم شدم،ممنون به خاطر اینکه تولدم رو دلپذیرتر از همیشه کردی نه با کادو هات بلکه با بودنت
.
داره چهار ماه میشه ،حقوق های شرکت عقب افتاده ،آزار دهنده است
.
هنوز بلیط آمریکا رو نگرفتم ،برای عید برنامه سفرش رو دارم
.
دهه فجر و انتخابات و صدا و سیما و من که هی یاد دست نوشته های کودک فهیم راجب تغییر برنامه ها و موسیقی ها تو این روزها،ای ای
.
سینما آزادی باز سرپا شده ،بی اختیار هر روز که میبینمش کیف میکنم
.
اینها قسمتی است از این روزها م
